محل تبلیغات شما



                                                    به نام خدا
گوش کردن به مطلبی از محبوبترین خواننده سنتی دوران زندگی ام یکی از بهترین و شیرین ترین لحظات را برایم رقم زد. حس و حالی که در هنگام گوش کردن به این پادکست * به من دست داد واقعا غیرقابل توصیفه.از ناگفته های استاد میگوید و مرور بعضی از آهنگهای شجریان من را برد به همان دوران نوجوانی و جوانی ، وقتی که با ذوق و شوق جدیدترین کاست استاد را تهیه میکردم و توی ضبط میگذاشتم و با حرص و ولعی ناتمام به آهنگها و آوازهایش گوش میدادم و گوش میدادم . آن اتاق ، آن روزهای زیبا و روشن ، آن شبهای طولانی ، دوران دانشجویی و تمام اون حس و حالهایی که با آن آهنگها داشتم. روحم به پرواز در می آید . با بغض ، با شور، با حسرت با تمام احساسی که دارم به آنها گوش میدهم . از کاست "بیداد" میگوید که "یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد" و از "شب سکوت کویر" و شبهایی که با صدای آن کمانچه اساطیری و صدای اهورایی "ببار این بارون ببار" رو زمزمه میکردم . و "دلشدگانی" که قشنگ یادمه وقت گوش دادن به آن تمام وجودم لرزید "پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب - تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم"
هشتاد و دو دقیقه ای که من را از این دنیا و حال و هوایش برد به بهترین لحظات زندگی ام . دانلود کنید و گوش کنید:
ده گانه آقای آواز

 پادکست: یک تکنولوژی جدید مانند برنامه ‌ای راديويی يا مشابه آن است که به صورت ديجيتالی ضبط شده و در اینترنت به شکل محتوای صوتی منتشر می شود.

یارم به یک لا پیرهن

 


                                                         به نام خدا
وقتی که جناب حاج صفی که کاپیتان تیم است و کلی و نصفی بازی ملی دارد وسط زمین خطای بی مورد میکند و بعد هم شروع میکنه سروصدا کردن و با داور کلنجار رفتن و تمرکز تیم را بهم می زند ، اونوقت یک مدافع جوان باید هم چند لحظه بعد توی هیجده مهاجم حریف رو بزنه و پنالتی بده . از همون اول هم من از این حاج صفی و مسعود شجاعی اصلا خوشم نمی آمد.

حالا هرچقدر هم که بحرینی ها به ما و سرود ما توهین کرده باشند ، شما خوب بازی کن و چند گل بهشون بزن اونوقت ببین ما توی فضای مجازی چکارشون میکنیم.
این همون مرضی است که باعث باخت ما به ژاپن در نیمه نهایی جام ملتهای آسیا شد و توی لیگ برتر هم حسابی بیداد میکنه.
خدا بیامرز شاه یک چیزی میدونست که بحرین را رها کرد و از ایران جدایش کرد ، خوب میدونست که چه مردمان چرک و کثیفی هستند و به ما ایرانی ها نمی خورند .


                                               به نام خدا

سالروز بزرگداشت شمس الدين محمد،حافظ شيرازي رند غزل سرای بی همتای شعر پارسی بر ايرانيان نيک پرور فرخنده و خجسته باد.

بزرگداشت حضرت حافظ


تا زمیخانه ومی نام و نشان خواهد بود
سرماخاک ره پیرمغان خواهد بود
حلقه پیرمغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
برسرتربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلف معشوق به دست دگران خواهد بود

 

حضور گسترده بانوان در ورزشگاه بزرگ آزادی هم گرامی باد

 

 


                                                   به نام خدا
با سرعتی حونی و لاک پشت وار دارم کتاب "زورگار سپری شده مردم سالخورده"از محمود دولت آبادی را میخوانم . سرعت کند من در خواندن کتاب و همچنین توصیفات عمیق و ژرف نویسنده باعث شده که پیشرفت سریعی نداشته باشم ولی غرق شدن در عبارات و کلمات و فضایی که نویسنده ایجاد میکند همگی باعث شور و شعفی خاص در من می شود . زیباست . . . بسیار زیبا . . . گرچه می دونم که بعضی از دوستان اینگونه نگارش ها را چندان نمی پسندند ولی من از آن لذت می برم  .
بعنوان مثال این چند خط را بخوانید و تصور کنید . . . زیبا توانسته مهاجرتی اجباری را توصیف کند:

آنها سفر خود را از مرگ و در باد آغاز کرده بودند و تصوير مرگ در ذهنشان همان بود که ديده بودند : وامانده ي ديوارهايي که در شن مدفون مي شدند ، ديرک شکسته ي سياه چادري که با سماجتي بي روح در باد به تکان و درکج و تاب بود با شندره اي بافته از موي بز، يک بيابان خاک و تشنگي .آخرين بار که روي برگردانيد تا به دهانه ي چاه آب که با انبوه خاک کور شده بود ، نگاهي ديگر کند که توده ي خاک در ميان پيچيد و نشد . پس آنچه در آن بيابان بي پايان به جاي ماند جاي پاي مرگ بود بر گور بيست و هفت تن از کسان و بستگان تيره بَدَخش .

"روزگار سپری شده‌ی مردم سالخورده، جلد اول:"محمود دولت آبادی


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جهان پلاستیک